انجام پایان نامه معماری



 در آغاز دهه چهل در خلال برنامه­های سوم و چهارم عمرانی، اهدافی برای عمران شهرها در نظر گرفته شده بود. اصلاح و تجهیز شهرداری­ها، ایجاد تأسیسات شهری (گروه مطالعات و برنامه­ریزی شهری، ۱۳۷۱)، ایجاد وزرات آبادانی و مسکن (1343)، آغاز تهیه برنامه - طرح های جامع شهری (1344) از آن جمله است. در طول برنامه سوم به تربیت کادر فنی شهرداری­ها، ایجاد فرودگاه­های شهری، گسترش خطوط تلفن، ایجاد خانه­های سازمانی، گسترش خدمات درمانی و گسترش آموزش عالی اقدام شد که در عمل موفقیت چندانی را به همراه نداشت. مهم­ترین دلیل آن نیز فقدان برنامه­های اجرایی بود (همان: ۱۹ - ۲۱). در برنامه عمرانی چهارم، هدف کلی بخش عمران شهری، تکمیل اقدامات ناتمام برنامه سوم و تامین نیازهای روزافزون عمران شهری در قالب برنامه طرح­های جامع شهری بود. برنامه های جامع شهری نیز به دلیل فقدان تجربه در تهیه برنامه های الگو قرار دادن شهر های خارجی، عدم شناخت کافی از شرایط شهرها، عدم انطباق برنامه ها با شرایط موجود شهرها، فقدان آمار و اطلاعات عدم تکافوی بودجه اجرایی و فقدان نیروی متخصص از کارایی لازم برخوردار نشد (حقیقی، ۱۳۵۵: ۱۱-۱۳).

در دهه چهل و هم زمان با تشدید مهاجرت­ها به سوی شهرهای بزرگ مثل تهران، کوی­هایی برای اقشار متوسط و کارمند و اقشار کم درآمد و کارگر گسترش یافت. در دهه چهل و هماهنگ با این شرایط فعالیت­های تجاری و اداری در مرکز شهرها و از آن جمله تهران شدت گرفت. ایجاد ساختمان­های پلاسکو و آلومینیوم و هم چنین مجتمع های مرتفع مسی مانند مجموعه­های مسی سامان در بلوار کشاورز و فیشر آباد در خیابان کریم خان زند تهران و افزایش تأسیسات عمومی مانند سینماها، بیمارستان­ها و پارک­ها نیز به این دوره باز می­گردد.

از دهه چهل که شهر با اجرای اصلاحات ارضی و صنعتی شدن مواجه بود و مهاجرت به سوی شهرها شدت داشت، ایجاد صنایع سنگین در داخل یا کنار شهرهای بزرگ و یا در کنار مراکز تولید مواد اولیه آغاز گردید. شهرهای تهران، اصفهان، اراک و تبریز، به عنوان مهمترین شهرهای صنعتی سنگین برگزیده شدند.

در خلال برنامه عمرانی سوم کشور و از سال 1344 تهیه طرح جامع شهری برای ۱۷ شهر کشور حقیقی، ۱۳۵۵: ۵) آغاز شد. این طرح ها که مسئولیت تهیه آن با وزرات آبادانی و مسکن بود، در ابتدا برای شهرهای بزرگ کشور تهیه گردید که اغلب هم به دلیل عدم تجربه کافی تهیه کنندگان مورد تجدید نظر قرار گرفت. با افزایش قیمت نفت (۱۳۵۱)، تهیه طرح­های جامع شهری برای شهرهای دیگر نیز تعمیم پیدا کرد. طبق آمار موجود از سال 1345 تا پایان سال ۱۳۵۱ تهیه ۵۱ طرح جامع شهری، شهرک و منطقه به تصویب وزارت آبادانی و مسکن رسیده است. با تشکیل شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (۱۳۵۱) از پایان این سال تا پایان آبان ۱۳۵۷ نیز تعداد 46 طرح جامع دیگر، از تصویب وزارت مسکن و شهرسازی گذشته است (مالک، ۱۳۷۰: ۷-۱۲).

برای برخی دیگر از شهرها از سوی وزرات کشور نسبت به تهیه طرح هادی اقدام شده بود، ولی تمامی شهرها را در برنمی­گرفت. در مصوبه قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (۱۳۵۱)، ضوابط و مقررات تهیه طرح­های تفصیلی شهری که متعاقب طرح­های جامع شهری تهیه می­شد و مقررات ویژه دیگری نیز منعکس گردید. با تصویب قانون تغییر نام وزرات آبادانی و مسکن به وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۵۳)؛ طرح های دیگری مانند طرح جامع آمایش سرزمین، طرح جامع شهری و طرح تفصیلی تعریف شد و تهیه طرح آمایش سرزمین از نیمه اول دهه پنجاه با مسئولیت سازمان برنامه و بودجه وقت آغاز گردید. به این منظور طرح جامع تهران در سال ۱۳۶۸ تهیه شد. این طرح در شرایطی مورد مطالعه قرار گرفت که تهران همچنان به توسعه­ی خود ادامه می­داد و دولت درگیر انقلاب سفید بود. در سال ۱۳۶۵ ضوابط مختصری برای ساختار فضایی شهرها وضع شد تا گسترش هرج و مرج طلبانه­ی شهرهای بزرگ محدود شود.

فضا از طریق ایجاد چندین قطب جدید با تقسیم­بندی متفاوت ساماندهی می­شود. این قطب­های جدید از طریق شبکه­ی گسترده آزادراه­ها و یک خط مترو  در شهرهای بزرگ به یکدیگر متصل می­شوند. در این دوران معاملات املاکه قوانین خود را به تهران تحمیل می­کرد که در آن مغازه­های معاملات ملکی که منافع سرشاری از راه ساخت و فروش به دست می­آوردند به سرعت زیاد شدند و قصه تکراری دلال بازی در ایران در آن زمان بروز کرد و قیمت خانه و زمین به مراتب، سریع­تر از آهنگ تورم افزایش یافت.


امینی و ارسنجانی به طور جدی در نظر داشتند برنامه اصلاحات ارضی جامعی را انجام دهند. آنها به دنبال تقسیم زمین میان دهقانان بودند. به طوری که می­بایستی بهای زمین را به صورت اقساط سالانه به مالکان بپردازند. روش اولیه­ی آنان در برآورد اراضی بر اساس مالیات­های پرداخت شده توسط مالکان بود. اصلاحات ارضی اولیه به منظور توزیع زمین میان اکثریت خانوارهای روستایی طرح شده بود، اما این ت در ابتدا برای کم کردن مخالفت مالکان تعدیل شد. این برنامه با مخالفت پیش­بینی شده مالکان و برخی رهبران مذهبی و در ابتدا شخص خود شاه همراه شد. اما پس از مدتی شاه خودش متولی آن گردید.

با رشد سریع قیمت نفت قدرت شاه بیشتر و بیشتر شد و دولت دیگر برای تولید به روستاها متکی نبود. مالکان نیز که قبلا گروهی قدرتمند محسوب می­شدند در زمره وابستگان شاه قرار گرفتند.

اگر تا قبل از این دوره مجموع مازاد کشاورزی منبع اصلی استقلال مالی و قدرت استبدادی دولت­های ایرانی بود. اکنون عواید نفت این وظیفه را برعهده دارد. با افزایش ثروت، دولت توانست زندگی و کار اجتماعی در روستاها را تحت سلطه ی استبدادی خود در آورد. از طرف دیگر؛ یک کشاورزی سنتی گسترده مایه شرمندگی و نشانه ی عقب ماندگی تصور می شد و دولت استبدادی به آخرین حد خود رسیده بود و می خواست دهقانان را نیز تحت سلطه خود درآورد و دیگر هیچ اشتیاقی به توسعه­ی بخش کشاورزی نداشت و با اشتیاقی تمام به دنبال ایجاد یک بخش کشاورزی مدرن کوچک بود تا اکثریت جامعه روستایی را به کارگزاران شهرنشین بدل کند (کاتوزیان، همان: ۳۰۶) و این افتخاری برای دولت ایران به حساب می­آمد.

عمل دیگری که شاه در ارتباط با اصلاحات ارضی انجام داد برپایی مجتمع عظیم کشاورزی سرمایه­داری بود. شرکت­های سهامی­ای با سرمایه­ی مشترک دولت و سرمایه­ی خصوصی داخلی و خارجی برپا شد که از دهقانان ساکن صدها چه در حاصلخیزترین نواحی کشور خلع مالکیت کرده و آنها را به عنوان کارگر روز مزد بکار گیرد. این شرکتها زمین­های دهقانان را به قیمتی که خود تعیین کرده بودند، می­خریدند و از این مبلغ دیون آنها به سازمان­های مختلف دولتی را کسر می­کردند. اما توفیقی در این زمینه نداشتند.

رشد و انفجار عواید نفت موجب اتفاقات و تصمیمات زیر شد:

  1. دولت به تعقیب استراتژی «توسعه ی صنعت شهری» ترغیب شد.
  2. دولت از مازاد کشاورزی بی نیاز شد.
  3. اعتبارات و سرمایه­های دولتی و غیر دولتی به سوی کشت و صنعت­ها و شرکت­های زراعی سوق داده شد.
  4. تقاضا برای مواد غذایی و سایر محصولات کشاورزی افزایش یافت.

 

بنابراین ت کشاورزی رژیم ایران برخلاف آنچه شاه وانمود می­کرد شکست خورد. از طرف دیگر با توجه به عدم حمایت حکومت از کشاورزی و کشاورزان سنتی در روستاها و قحطی مالی و مزاحمت­های ژندارمری و سایر مأموران دولتی نرخ مهاجرت روستاییان به شهر افزایش یافت.

شرکت­های زراعی و کشت و صنعت­ها نیز نتوانستند به رشد کشاورزی ایران کمک کنند، زیرا با خلع مالکیت و راندن هزاران دهقان از روستاهای مختلف همراه بود و این نیروی مهاجر به نیروی کار این نظام­ها در آمدند و برای افرادی کار می­کردند که حتی زبان کارگران را نیز متوجه نمی­شدند. بنابراین عده ی زیادی از این خانوارها درآمد معاش عادی خود را نداشتند؛ که این امر موجب مهاجرت روستاییان به شهرها می­شد. عده­ی دیگری از کشاورزان که وضع مالی مناسبی نداشتند برای مخارج و هزینه های زراعت وام های با بهره می­گرفتند که در نتیجه ناتوانی در پرداخت اقساط با فروش زمین­های خود مجبور به مهاجرت می­شدند.

یکی دیگر از علل مهاجرت روستاییان بعد از اصلاحات ارضی، ماشینی شدن کشاورزی بود. این تحول منجر به بیکار شدن بخشی از نیروی کار روستایی شد. این عوامل دفع کننده در کنار عوامل جذب کننده در شهر موجب کاهش روزافزون شاغلان این بخش شد.

در سال ۱۳۳۶، سازمان برنامه به نهادی دائمی و گسترده بدل شد و مسئولیت تهیه و اجرای برنامه دوم (۱۳۶۱-۱۳۳۶) را برعهده گرفت. این برنامه نیز مانند برنامه اول بخشی نگر بود. در این برنامه به بخش کشاورزی، ارتباطات و مخابرات، صنایع و معادن خدمات اجتماعی و شهری و هم چنین ایجاد سد و گسترش راه­ها اهمیت داده شد (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۶۷: ب). در این برنامه که هزینه­های آن ۳ / ۵ برابر برنامه اول بود. توسعه­ی زیرینا در اولویت قرار داشت. کشاورزی در مقام بعدی و صنعت در آخرین جایگاه قرار داشت.

از جمله مشکلات این برنامه نیز فقدان برنامه جامع اقتصادی، کمبود آمار و اطلاعات، شیوع بیماری­ها و فقدان بهداشت، کمبود راه­های ارتباطی، تغییر مکرر درآمد نفت، تورم و فقدان نیروی متخصص عنوان شده است (دفتر برنامه­ریزی منطقه­ای، ۱۳۹۲).

صنایع خصوصی مدرن بیشتر در عرصه­های تجربه شده مانند نساجی، روغن نباتی، شیشه نجاری، کابینت سازی و نیز در پاره­ای زمینه­های جدید مانند تولید فرش و کفش ماشینی توسعه یافت. سرمایه گذاری دولتی در صنایع مدرن محدود بود و معمولاً صرف طرح­های احمقانه­ای مانند تأسیس کارخانه کود شیمیایی شیراز می­شد که تا مدت­ها به علت فقدان مشتری بسته بود. این قضیه که باعث و بانی آن دخالت شاه بود، موجب استعفای ابوالحسن ابتهاج رئیس وقت سازمان برنامه شد (کاتوزیان، همان: ۲۶۹).

در سال ۱۳۳۹ با تشکیل دفتر طرح های هادی و دفتر فنی در وزارت کشور، گام مهمی در ایجاد تمرکز در فعالیت­های طراحی و برنامه­ریزی شهری برداشته شد. این طرح ها بیشتر برای شهرهای مشخصی که از سوی مستشاران خارجی اولویت داشته و در مسیر جاده سنتو قرار گرفته بود، تهیه می­گردید. شهرهایی مانند سنندج، اصفهان، ارومیه و کرمان از این نوع شهرها هستند (حبیبی، ۱۳۷۵: ۱۸۱).


اقدامات و اصلاحات بلدیه با شروع به کار سازمان بلدیه، از همان آغاز مشخص گردید که این سازمان با مسئولیت­های وسیعی مواجه است. بر اساس موارد استخراج شده از اسناد، مطبوعات و خاطرات رجال، دسته­بندی زیر انجام شده است:

 

الف ) اقدامات عمرانی

هم زمان با قلع و قمع اشرار و بالارفتن امنیت شهرها ، دروازه های شهری فرو ریخت، خندق ها پر شد، ورود اتومبیل موجب تاسیس خیابان های جدید گردید و سازمان بلدیه با تدوین قوانین جدید چهره شهرها را زیباتر و با شکوه تر ساخت. مهمترین این اقدامات عبارتند از: تهیه نقشه برای هر شهر؛ اطلاعات، س 13، ش 3568، 1 مرداد 1317: 4) ؛ موظف شدن مالکین به پیاده رو­سازی، (قهرمان میرزا سالور، 1379)؛ تسطیح ، آسفالت ، نهرسازی، گل و درخت کاری شدن خیابان­ها؛ توسیع خیابان و کوچه­ها؛ تدوین قانون ممنوعیت ساخت خانه های یک طبقه در کنار خیابان­های مهم (اخگر، س 7، ش 1040، 1 خرداد 1314) ؛ تدوین قانون ترمیم خانه­های نیمه ساز کنار خیابان، پلاک دار شدن خانه­ها؛ رنگ کردن دیوارهای شهر، برق کشی خیابان­ها و کوچه­ها و سپس نصب چراغ راهنمایی و رانندگی بر سر تمام چهارها، نصب ساعت­های بزرگ در میادین شهرها، ساخت فاضلاب شهری، ساخت مستراح­های عمومی در سطح شهر، پل­سازی ، سد سازی و بازسازی پل های قدیمی ؛ نصب تابلو، ایجاد کیوسک­های رومه فروشی، نصب تلفن عمومی؛ تاسیس آتش نشانی و اداره اطفائیه، ارایه خدمات حمل و نقل شهری؛ تاسیس سیستم اتوبوس شهری و چاپ بلیط و تنظیم قوانینی برای ضوابط اخلاقی رانندگان (اسنادی از انجمن های بلدی، تجار و اصناف، 1380، ج 1: 246) و .

 

ب) اقدامات فرهنگی

به دنبال تغییرات فرهنگی که در جامعه اتفاق افتاد، سازمان بلدیه با ارگان­هایی همچون فرهنگستان ایران همراه گردید و منشا تغییراتی از این دست شد: تغییر نام تابلو مغازه ها؛ مزین شدن اسامی کوچه ها به نام فضلا و علما، و بلدیه از مردم خواست کسی متقاضی نصب کاشی به نام خود نشود (طوفان هفتگی، ش 12، 25 اردیبهشت 1307: 8) ؛ تغییر نام خیابان­ها از اسامی قاجاری به کلماتی همچون «سپه؛ رضا، پهلوی، شاه و شاه پوره؛ تغییر نام معابر شهری ، مانند تغییر پس کوچه به بن بست» و یا تبدیل بند به دربند» (اطلاعات، ش 785، 19 خرداد 1308: 2)، حفاظت از ابنیه تاریخی شهرها؛ اجباری شدن تعرفه تحصیلی برای اصناف، جهت مقابله با بیسوادی (اخگر، س 11، ش 1392، 21 آذر 1317)؛ حمایت از صنایع دستی؛ ساخت تفرج گاه و باغ ملی؛ تأسیس نمایش خانه (اطلاعات، 25 مرداد 1306: 1)، تأسیس موزه (اخگر، س 2 ش 433، 7 مهر 1309)؛ تأسیس کتابخانه (اطلاعات، 24 شهریور 1315: 4) تأسیس مدارس فنی؛ اعزام محصل به خارج از کشور.

 

ج ) اقدامات اجتماعی

شهرداری در انتظام امور شهر، با مسائل اجتماعی نیز روبرو شد و اقداماتی انجام داد، همچون رسمی شدن تعطیلی روز جمعه: از زمان سید ضیاالدین روز جمعه برای تعطیلی مسلمانان اعلام شد (بازرگان، مهدی، 1375، ج 1: 91 ) اما چون رسمی و قانونی نشده بود، بخشنامه صادره از وزارت کشور در 4 ماده روز تعطیلی را رسما «جمعه» اعلام کرد به استثناء «نانوایی، گوشت فروشی، خواربارفروشی، رستوران های گرمایه ها و گاراژها، (اطلاعات، 12 آذر 1319: 8)؛ ممانعت از تولید صدای ناهنجار در شهر، ممانعت از کبوتر بازی، جمع آوری و اسکان، حمایت از ورزش با احداث ورزشگاه، کمک در امر سربازگیری، ایجاد مکان مناسب برای مراسم جشن (معارف، س 1314: 19).

 

د) اقدامات بهداشتی

از سال 1926 کلیه موسسات صحی مملکتی در «اداره کل صحیه» زیر نظر وزارت داخله متمرکز شد. مهم ترین اقدامات بلدیه در این خصوص عبارتند از: ایجاد پست­های امدادی  و ارایه خدمات مجانی ( اطلاعات، 18 فروردین 1320: 1) ؛ واکسیناسیون مجانی، تبدیل حمام های خزینه به دوش، صدور پروانه کار رسمی برای اطبار؛ کنترل صحیه فواحش؛ مقابله با استعمال تریاک در قهوه خانه ها؛ خشکاندن باتلاق­های نزدیک شهر، برای مقابله با بیماریها، جلوگیری از تردد روزانه کودکش­ها، ایجاد مستراح­های عمومی (ایران، 1539، 15 دلو 1302: 2).

 

ه) اقدامات اقتصادی

بلدیه به سبب هزینه های فراونی که داشت، ناگزیر از دخالت در مسایل اقتصادی بود که اهم آن به این ترتیب است: تعیین قیمت اجناس و جلوگیری از احتکار و گران فروشی (اطلاعات، ش 112، 13 مرداد 1316) ؛ اجباری شدن نصب اتیکت، تعین میزان دستمزد برای مشاغل مختلف، اصلاح اوزان، تأسیس رستوران و مهمان خانه برای پذیرایی از مهمانان خارجی، ساخت دکان در خیابان­های جدید؛ تأسیس نمایشگاه برای عرضه و تبلیغ کالاهای وطنی، تعیین میادین برای عرضه مستقیم کالاها (موسسه پژوهش و مطالعات تاریخ معاصر ایران، شماره بازیابی 6-8-6-256الف)؛ رسیدگی به وضعیت نان و گوشت مردم که در فصول مختلف کمیاب می­شد (رومه ایران، ش 48، 9 اسفند 1304).


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بیت کوینت the20 آموزش زبان عربی Amy سایت دانلود سرزمین فایل گوگولي ها Siminsa Gallery دانلود عکس بازی آهنگ فیلم کلیپ کتاب اخبار بازیگران مدل لباس لحظه های زندگی من my weblog